• وبلاگ : سيب خيال
  • يادداشت : زلفِ فرات
  • نظرات : 2 خصوصي ، 21 عمومي
  • پارسي يار : 4 علاقه ، 2 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تصوير زخم کهنه ي فرات بر چادر خاکي هميشه تشنه ات بانو چه جلوه ي تلخي داشت در محضر مستسقيان کور دل کج فهم.... چه کرد با دل تو لبهايي که از جرعه هاي شراب ملکوتيان مست و به حسرت نگاه آخرين تو مبتلا بود....بانوي من دلت را حسين (ع) تا کجا کشاند که طاقت بي برادري برايت قليل باشد؟!!!
    پاسخ

    بسيار زيبا ... جاي اين نوشته ي زيبا توي مسابقه خالي بود