این بار قرار است که بیدار بمانم
تا صبح در این حالت تبدار بمانم
انگار قرار است در این شور شبانه
در حسرت یک ثانیه دیدار بمانم
پشت در و دیوار غزل با دل خسته
انگار قرار است که این بار بمانم
یک عمر غزل گفتم و انگار قرار است
در خلسه ی عطر خوش گلزار بمانم
با حسرت پرواز قرار است که یک عمر
در دایره ی بسته ی پرگار بمانم
رخصت بده تا آخر این رزم شبانه
در لشگر گیسوی تو سردار بمانم
محمد عابدینی
1392.10.23