سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیب خیال

سیب خیال

آخرِ قصه ی غزل هایم، به کجا میرسد... نمیدانم
آدمِ خسته از بهشت آیا، به حوا میرسد... نمیدانم

پشتِ دیوار های سنگیِ شهر، زیرِ بارانِ واژه و مضمون
عاشقِ بی نوای دلخسته، به نوا میرسد... نمیدانم

در مطافِ بلندِ گیسویش، دورِ چشمی سیاه میگردم
حاجیِ رندِ آرزو هایم، به منا میرسد... نمیدانم

آسمان.. ماه.. نیمه شب.. خلوت، نم نمِ اشک.. من.. دعا.. محراب
قدِّ کوتاه ربّنا هایم، به خدا میرسد... نمیدانم

شب بشب بغض میکنم هر شب، دم بدم زخم میخورم هر دم
دستِ این زخم های پی در پی، به دوا میرسد... نمیدانم

محمد عابدینی
192.10.14