شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ من خسته ام... اين راه پاياني ندارد اين حالت آشفته ساماني ندارد . اين راه من را مي برد تا عشق... امّا پاي ضعيف و زخمي ام جاني ندارد . آتش گرفته کوچه باغ شعر هايم اين روستاي سوخته خاني ندارد . حالم شبيه حال دريايي است پرموج پرموج... امّا حسّ طوفاني ندارد . آب و هواي بغض من ارديبهشتي است پوشيده از ابر است و باراني ندارد . . . *ادامه در نظرات*
مي گفت حال و روز من بد نيست... اما / سهرابِ من اين بار کاشاني ندارد // اشکي که پشت پلک هاي من نهان است / چشم عروسک هاي تهراني ندارد // دنبال گيسوي تو مي گردم ولي حيف / اين شهرِ تو در تو خياباني ندارد // حال مرا وقتي طبيب حاذقي ديد / با لحن سردي گفت: ...درماني ندارد // محمّد عابديني / هفت خرداد نود و سه
محمد_عابديني
رتبه 10
187 برگزیده
3314 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top