پيام
+
اي دوست عجب کرشمه هايي داري
در نقش دلت چه ترمه هايي داري
.
محکم همه را بسته اي از روي حيا
در پيرهنت چه دکمه هايي داري
.
در فصل خزان باغ انگور دلم
در سفره ي خود چه دلمه هايي داري
.
گيسوي تو قلاب و منم چون ماهي
کوتاه بيا... چه طعمه هايي داري
.
پا روي دلم گذاشتي... حرفي نيست
با اين که عجيب چکمه هايي داري
.
بي نامه و بي مجوز و بي امضا
در حنجره ات چه نغمه هايي داري...
.
*ادامه در نظرات*
محمد_عابديني
93/3/21
محمد_عابديني
گفتي که من و برادرم يک سيبيم /
قربان خودت!... چه نيمه هايي داري //
بين من و تو هر چه که بگذشت گذشت /
هر چند بر آن تتمه هايي داري //
دل ميشکني و بيمه مي پردازد /
اي دوست تو هم چه بيمه هايي داري! //
محمد عابديني /
ارديبهشت نود و سه
محمد_عابديني
http://mabedini.parsiblog.com/Posts/231
.:آيينه:.
بيت آخر..مصرع اول سکته داره.. به نظرم بهتره بگيد: دل ميشکني تو..بيمه ميپردازد...ببخشيد البته دخالت کردم..در کل مثل هميشه دلنشين بود..:)
كافر به طاغوت
عالي
محمد_عابديني
سلام و تشکر از همه ي رفقا