شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ خون مي خورم اما به زبانم گله اي نيست هر چند که سخت است... ولي مسئله اي نيست . ترديد نکن در همه ي وسعت اين دشت اين گونه که مائيم دگر قافله اي نيست . گاهي نفسي نيست صدايت کنم اما گاهي نفسي هست ولي حوصله اي نيست . جاي سر تو شانه ي من بود نه نيزه عمري است که بين من و تو فاصله اي نيست . هرگز نتوان يافت در اين قافله ي صبر پايي که بر آن از پي تو آبله اي نيست ... *ادامه در نظرات*
از کوچه و بازار گذر کرده ام... انگار / سوغاتي اين شهر به جز هلهله اي نيست // بي شک اثر سجده ي سجاد تو بوده / در هر وجب از شام اگر زلزله اي نيست // اي کاش که قسمت بشود باز ببوسم / حلقوم تو را... آه... اگر حرمله اي نيست // محمد عابديني / 1393.1.25
http://mabedini.parsiblog.com/Posts/229
احسنت
سلام. ختام خيلي خوبي داشت
يا حسين جان :'(
*آدينه *
قشنگ بود پذيرفته بشه ازتون صلوات
تشکر از رفقا
محمد_عابديني
رتبه 10
187 برگزیده
3314 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top