پيام
+
از همان اوّل برايم فکرهايي داشتي
بهر من مي مردي... امّا خونبهايي داشتي
.
سادگي کردم و گر نه بود روشن مثل روز
از همان آغاز تصميم نهايي داشتي
.
ماجراي ما ندارد اين همه پيچيدگي
من قفس بودم... تو هم قصد رهايي داشتي
.
کاش مي دانستم از اوّل که در بازار عشق
مثل هر جنس نفيسي تو بهايي داشتي
.
ساده دل بردي و پس دادي دلم را ساده تر
از همان اوّل برايم فکرهايي داشتي
.
محمد عابديني
1392.11.16

احمد حاجي لو
92/11/26
محمد_عابديني
http://mabedini.parsiblog.com/Posts/214
الهه سکوت
بح بح: ) مزين کردين صفحه پارسي يار ما رو حاج اقا : ) نيستين؟
||عليرضا خان||
جاي ديگري مشغولن : )
منتظر باران
@};-
محمد_عابديني
خانم الهه ي سکوت ... سلام به شما ... لطف دارين ... ممنونم ... کم توفيق هستم :)
محمد_عابديني
آقاي عليرضاخان ... جاي بدي نيست البته :)
محمد_عابديني
آقاي منتظر باران ... ممنون @};-
||عليرضا خان||
البته براي شما ها نه ولي براي دولتي ها خيلي جيزه :D (آقا آشنا نداري اونجا ما رو هي مسدود ميکنن :( )
محمد_عابديني
:)
||عليرضا خان||
:-/
احمد حاجي لو
گل زيباترين چيزها در زنگي ماست که روح ما را تر و تازه مي کند.@};-