پيام
+
آخرِ قصّه ي غزل هايم، به کجا ميرسد... نميدانم
آدمِ خسته از بهشت آيا، به حوا ميرسد... نميدانم
پشتِ ديوار هاي سنگيِ شهر، زيرِ بارانِ واژه و مضمون
عاشقِ بي نواي دلخسته، به نوا ميرسد... نميدانم
در مطافِ بلندِ گيسويش، دورِ چشمي سياه ميگردم
حاجيِ رندِ آرزو هايم، به منا ميرسد... نميدانم
آسمان.. ماه.. نيمه شب.. خلوت، نم نمِ اشک.. من.. دعا.. محراب
قدِّ کوتاه ربّنا هايم، به خدا ميرسد... نميدانم
*نظرات...*

استان قدس
93/3/16
محمد_عابديني
*شب بشب بغض ميکنم هر شب، دم بدم زخم ميخورم هر دم /
دستِ اين زخم هاي پي در پي، به دوا ميرسد... نميدانم* /
محمد عابديني /
192.10.14
محمد_عابديني
http://mabedini.parsiblog.com/Posts/208
* نهانخانه جان*
خوب بود آقاي عابديني قلمتون سبز :)
*بنت فاطمه*اظهر
قد کوتاه ربنا هايم به خدا ميرسد...نميدانم(فوق العاده بود)
نشريه حضور ░
سلام بر شما ..... بعد از ظهر با دل خودم ياد شما کردم ..... گفتم از اين رفيق ما خبري نيست ...... شکر خدا سلامت هستيد ......... الحمدلله ......
محمد_عابديني
خانم نهانخانه ي جان ... ممنونم ... :)
محمد_عابديني
خانم اظهر من الشمس ... بسيار ممنون
محمد_عابديني
آقا روح الله عزيز ... سلام برادرم ... ممنون که به ياد من بودين ... من هم دعاگوي شما هستم
*ميثم*
سلام حاج آقا... رسيدنتون بخير و مستمر:)
محمد_عابديني
سلام آقا ميثم عزيز... ممنونم :)
رزگل
عالي
محمد_عابديني
خانم رزگل... ممنونم
نشريه حضور ░
خدا خيرتون بده اخوي ......... يا حق
محمد_عابديني
و همچنين ... يا علي