پيام

محمد_عابديني
91/10/6

+ دلم براي خودم شور مي زند امشب ... براي خلق غزل زور مي زند امشب! در اين دقايقِ حساسِ عشق، ساعتِ بغض به طبلِ ثانيه ناجور مي زند امشب کمند زلف تو از پشت واژه هاي غزل دل خيال مرا تور مي زند امشب به يمن توبه ي خود از شراب و از مستي لبي به باده ي انگور مي زند امشب! نبرد ذهن من و خاطرات مبهم توست کنون که قافيه شيپور مي زند امشب

محمد_عابديني 91/10/9

از بس دلم شور ِ دلم را زده درياچه نمک شده دلم...

آره

بله

عباس جون دکتر محمد عابديني به چيزاي بي ارزش دل نميبنده ...

نه حاجي بزار همينجور شور بمونه مثل چشات ..دييييييييي

چشمتون شوره ؟؟؟ کسي خبر نداده بود :)

مصرع ائولش خيلي شاعرانه است اما مصرع دوم يهويي کلاس کار غزلتون رو پايين مياره....اون قافيه ي زور ميزندش رو ميگم

بــــــــــــــــــ ـــــــــــــعـــــــــــــــــــ ـــــله!

بله چرا که نه

http://gavooni.parsiblog.com/Feeds/6976982/

http://heyaat.parsiblog.com/Feeds/6977887/

سلام...قافيه مصراع اول و اخر رو تغيير بدين... حيفه اين شعره که تکليفش معلوم نيست با اين دو مصراع که ميخواسته جدي باشه يا طنز:)

من خودم هم نمي دونم مي خواد جدي باشه يا طنز!

به جدي شبيه تره....قافيه هاي طنز رو ازش بردارين درست ميشه:)

زور ميزند ؟؟!! اقاي عابديني از شما بعيد بود :{

طنزه پوريا جان ... چرا جدي مي گيرين برادر؟ :)

اخه شبيه جدي بود :))

ممنونم بزرگوار

فقط اين مصرع به دلم نشست : دلم براي خودم شور مي زند امشب .../ بقيه رو بايد فکر ميکردم تا معني رو بفهمم . روون نبود اما وزن خوبي داشت . موفق باشيد .

سلام ... ممنونم به خاطر حسن توجهتون ... حق با شماست ... شعر زورکي از اين بهتر نمي شه :) ... اما راستش خودم علاوه بر مصرع اول که جرقه ي سرايش بود بيت سوم رو هم مي پسندم :)

از اونجايي که زور زدن /اقاي عابديني قشنگه مصرع هاي زوري ايشان به دل مينشيند.:)