شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ آقاي هاشمي! البته ما ممنون شماييم. خاندان شما نبود، باور حوادث صدر اسلام براي ما ممکن نبود. ما بصيرت مضاعف مان را به آقازاده هاي شما بدهکاريم. شما نبودي، براي ما دشوار بود فهم ماجراي عبدالله و زبير! . . . . . حسينـــــ.....ـــــقدياني
سلام حاج آقا ؛ امشب بد جوري گير داديد به آقاي علي اکبر هاشمي رفسنجاني ؟ !!!
سلام :)
حاج آقا از اين آقا زاده ها خيلي ها دارند ؛ چرا فقط روي اين بچه هاي بيچاره متمرکز شديد ؛ مثلا ...... و ..... . شايد اين يه برنامه هست يا اينکه اونا دزديشون همچين دزدي نيست ؟
ما که نه سر پيازيم نه ته پياز ! ولي شما حالا که خيلي خوب و با شجاعت از " دزدان " سخن ميگيد خوبه اسم ديگران راهم بياريد ! عکس" بابا " هاشونم بگذاريد . موفق باشيد .
مويد باشيد :)
پيروز باشيد .
2-
اينقدر گير نديد به آقاي هاشمي آن از کساني است که براي جمهوري اسلامي خيلي زحمت کشيده است.راستي شما از طرفداران احمدي نژاد هستيد
خاندان هاشمي نبود انقلابي نبود که حوادث صدر اسلام تکرار شود :)
جناب عابديني شما هم جايي ميخوايد کانديدا بشيد که گير داديد به هاشمي؟آخه تو ايران هرکي هرجا ميخواد کانديدا بشه گير ميده به هاشمي
*نفيسه
کدومشون سانديس ميدن؟=) ؟؟
*نفيسه
آهان منظورتون همون کيک هاي 100تومنيه؟؟؟؟
*نفيسه
نه خداييش ..... فکر ميکنيد اونا مقصرن يا ما که گردن خم کرديم پيش ظا....ها؟؟
*نفيسه
خوبعه اميدوار شدم که يه طرفه به قاضي نميرين البته گفته باشم من نه اون وريم نه اين وري =)
*نفيسه
آهان حالا بنظرتون حق کدوم طرفه ؟؟؟؟ و چرا ؟؟؟
*نفيسه
البته بايد قبول کرد ايشون قبل انقلاب هم وضعشون خوب بود.....اما درسته بايد يه توضيحاتي داده بشه!!
*نفيسه
اما خداييش خوش بحالشون من تو خواب هم يه همچين ويلايي نميبينم..... پولدارها خوش بحاتون:'(
*نفيسه
اي خدا:'( منم ميخوام خود ويلا رو هم ندادي يه عکسه ويلا برام بفرست:-D
*نفيسه
نه منم ويلا ميخامممممممممم
*نفيسه
الله اکبر B-)
جناب صياد ... برداشت هاي *نامودبانه* و خلاف واقع شما درباره ي اعتقادات سياسي و اجتماعي بنده که از روي ناآگاهي کامل و غرايض شخصي شما هست پاسخي جز سکوت نداره و لبخند همراه با تاسف نداره :)
صلوات ارزشي بالاتر از خاموش کردن مطالب ما انسانهاست ولي انگار بهتر است حرمت رسول اکرم را وارد اين بحث بکنيم . با احترام به نظر و حتي جدل بعضي دوستان. اللهم صل علي محمد و آل محمد..........
به شخصه دست کسي را که به بصيرت و روشني فکرم کمک کند جاي برادري مي بوسم.
اجازه نديم اطاله ي اين جدال هاي بيهوده ارتباط خوب اهالي پيامرسون رو تحت تاثير قرار بده ... به برکت صلواتي بر محمد و آل محمد ... اللهم صل عي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل.....................................
خيلي مزخرفي تو از کي پيروي ميکني؟ مقام معظم رهبري يادته چي گفت؟ گفت اين آدم از اول انقلاب از خودشو خونوادش مايه گذاشته. اين حرف هم بعد از انتخابات 88 زد يعني لطفا ببريد صدا رو انقدر چرت نگيد
اللهم صل.....................................
ازشما انتظارنداشتم آقاي عابديني پاك نااميدم كردي ودلم بيشتر براي تو مي سوزد تا هاشمي وشايد امثال تو مقصر نيستيد فكر كنم وقتي شما متولد شديد هاشمي فرمانده جنگ بود ووقتي او خرابه هاي جنگ را مي ساخت من وتو دركوچه هاي خاكي با وپ پلاستيكي مشغول بازي بوديم ودلم به حال نسلي مي سوزد كه سرمايه هايشان را دربازي فريب معاويه هاي زمان چه راحت مي سوزند ودرشبهه افكني خناسان و قاعدين بر چهره سابقون چنگ مي كشند
ممنونم به خاطر دلسوزيتون ... اين نوع استدلال شما تازگي نداره ... بار ها در طول تاريخ شاهدش بوديم ... از جمله زماني که جناب طلحه و زبير در مورد سهم يکسانشون از بيت المال و عدم دريافت مسند حکومتي با اميرالمومنين بحث مي کردن ... اون دو فرد نيز دقيقا مشابه همين استدلال شما رو داشتن و به سوابق خودشون و همين السابقون بودني که شما گفتين استناد مي کردن
من همين اواخر نوشته ي شما رو به حمايت از ايشون به خاطر اين که توليدي و حاصل تفکرتون بود در مجله ي پارسي نامه قرار دادم و به خاطر اين کارم ملامت هاي زيادي از دوستانم ديدم و فکر کنم همين براي اثبات آزادانديشي بنده کافي باشه ... ولي شما رو به ترک تعصب و شخص پرستي دعوت مي کنم ... آزادانديش باشيد برادرم و حرف مخالف رو با منطق رد کنيد نه با اهانت و ايجاد هياهو
زماني که جماعت اصلاحات مشغول ترور شخصيتي آقاي هاشمي بودن و ايشون رو عاليجناب سرخپوش خطاب مي کي کردن ما در محيط هايي که بوديم جانانه از کيان سياسي ايشون دفاع مي کرديم. چون اون زمان ايشون واقعا آقاي هاشمي بود! ... فردي که رهبري پاي صندوق هاي راي دولت هفتم فرمود هيچ کس براي من هاشمي نمي شود ... اما همين آقا مشي خود رو به گونه اي تغيير داد که...
همون هتاکان به ساحتشون زير بال و پر ايشون جمع شدن و ايشون رو پدر خودشون دونستن!!! ... و ايشون هم هيچ وقت از اون ها ابراز برائت نکرد ... و ما هم موضعمون رو با ايشون مشخص کرديم و بايد مي کرديم ... چون اقتضاي شخص پرست نبودن همين بود ... *ما فقط با ولايت هم پيمان هستيم نه با آقاي هاشمي و نه با احمدي نژاد و نه با هيچ کس ديگه اي* ... هر کس از خط ولايت خروج کنه قطعا جايي در بين ما نخواهد داشت ... تمام
سلام شايد خود آقا نظر ديگري داشته باشن
شايد هم نداشته باشن :) ... با شايد که نمي شه بحث علمي کرد بزرگوار :)
ولي بنظر من جناب عابديني.... ما بايد سعي کنيم فعلا کمي مدا را کنيم... بهر حال اينا جريانشون مثل همون جريان پرتاب کردن گردو است در اسمانه... هر چه بيشتر خودشو ببره بالا موقع زمين خوردن قراره چيزي ازش نمونه.... سکوت. سکوت برادر!! هذا اخيــــــــــــــــــــريا صاحبي
*ميثم*
«اقتضاي شخص پرست نبودن همين بود ... ما فقط با ولايت هم پيمان هستيم نه با آقاي هاشمي و نه با احمدي نژاد و نه با هيچ کس ديگه اي ... هر کس از خط ولايت خروج کنه قطعا جايي در بين ما نخواهد داشت ... تمام - محمد عابديني» خيلي عالي. کسي که نامه بي ادبي به ولي امر مينويسه و کسي که با ولايت زاويه ميگيره از چشم ميفته. در ضمن فتنه گران را بايد رسوا کرد. همين الان هم به جاي غلط کردن پر رويي ميکنند...
جناب سعيدي ... کارد به استخون رسيده برادرم ... رسيده کار به جايي که من چه عرض کنم!
*ما فقط با ولايت هم پيمان هستيم نه با آقاي هاشمي و نه با احمدي نژاد و نه با هيچ کس ديگه اي* ... هر کس از خط ولايت خروج کنه قطعا جايي در بين ما نخواهد داشت...همين وليي که شما دم از پيروي از ايشان را ميزنيد آقاي هاشمي رو به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار دادن!چرا از حکم ولي تون پيروي نمي کنيد!اگر آقاي هاشمي اينطور که شما فکر ميکنيد هستن چرا رهبري تو اين نظام بهشون مسئوليت دادن؟
مهندس مکانيک بزرگوار ... انتصاب رهبر لزوما دليلي براي مصونيت و بي اشتباه بودن يک فرد نيست ... رهبر معظم انقلاب با توجه به مصالح از بين گزينه هاي موجود بهترين انتخاب رو انجام مي دن ... اما اين انتخاب دليلي بر توجيه اشتباهات اون فرد نيست ... رهبر رئيس صدا و سيما رو هم منصوب کردن ... ولي انتقادات بسيار عميقي رو هم به ايشون وارد کردن ... مي بينين که استدلال شما اين جا منجر به يک تناقض آشکار مي شه
گذشته از اين که ما شکي در رياست ايشون بر مجمع نداريم! ... ما به عملکرد و موضع گيري ها و موضعنگيري هاي! سيساسي ايشون عميقا انتقاد داريم نه به رياست ايشون!
با يک مثال ديگه قضيه رو روشن تر مي کنم ... طبق استدلال شما در زمان بني صدر هم که کشور در اثر انحرافات و خيانت هاي سياسي و ديني و اجتماعي او در معرض خطر جدي قرار داشت (قبل از عزلش) بايد به امثال شهيد بهشتي که تمام حيثيتشون رو بر سر مبارزه با خيانت هاي او و افشاي انحرافات او گذاشته بودن اعتراض مي کرديم که وقتي امام اين فرد رو به ...
فرماندهي کل قوا منصوب کرده چرا به عملکردش انتقاد مي کنيد! .. قطعا خودتون هم به نتايج استدلالي که ارائه فرمودين اعتقادي ندارين
چرا رهبري کسي رو که اشتباه داره رو مسئول ميکنن؟اگر اشتباه خيلي بزرگه اينطور که شما ميگيد پس هيچ مصلحتي اين اجازه رو نميده!پس اگرم اشتباهي هست به اون حدي نيست که شماها بزرگش ميکنيد!هر انساني اشتباهاتي داره!هيچ کس نميتونه بگه من اشتباه نداشتم!فقط ما اشتباهات ديگران رو بزرگنمايي و کوچک نمايي ميکنيم!
اين چرا رو بايد از خود ايشون بپرسين و ايشون هم قطعا باسخ بسيار خوبي با توجه به شرايط کشور و گزينه هاي موجود خواهند داشت
ما هم به موضع گيري هاي سياسي بعضي از مسئولين انتقاد داريم ولي اين مجوز نميشه شخص رو تخريب کنيم!مثال شما چيزي رو روشن نميکنه!قانون رئيس جمهور رو فرمانده کل قوا کرده بود يا امام منصوبش کرده بود؟اگر قانون منصوبش کرده بود که ديگه امام دخالتي نداشتن اگرم امام منصوب کرده بودن که قبل از اينکه بني صدر باطنش رو نشون بده منصوبش کرده بودن!
امام خودشون به ايشون اين مقام رو داده بودن و خودشون هم قسم خودن که از ابتدا مي دونستن و با ايشون هم مخالف بودن!!!
*ميثم*
آقايهاشمي يك اشتباه بزرگ كردن و آن هم نامه بي ادبانه شان به رهبري بود و گفتن حرفهاي دو پهلو و ادامه آن تا همين الان ودورنكردن فتنه گران ازخود و استمرار همه خطا ها ... اينها راكه نميتوان كتمان كرد!!! چه كسي ميتونه جوابي براي اين خطهاي اشتباه داشته باشه؟؟
آقاي صياد عزيز ... 1: اين که در مقام تشبيه رهبر رو در جايگاه علوي قرار بديم و افرادي رو هم در جيگاه زبيري دليلي بر اين نمي شه که همون سياست ها لزوما اين جا هم تکرار بشن. چون تصميم اميرالمومنين در اون برهه به شرايط مختلف ديگه هم وابستگي داشت نه فقط زبير بودن زبير. لذا اين ملازمه اي که شما مبناي استدلالتون قرار دادين برقرار نيست.
2: حتي اگر هم اين ملازمه برقرار باشه باز هم استدلال شما مي تونه درست نباشه. چون اميرالمومنين عليه السلام مادامي که جناب زبير دست به شمشير نبرده بودن با ايشون کاملا مدارا مي فرمود. جنگ جمل رو تيم جمل يعني جناب طلحه و زبير و عايشه و عبدالله بن زبير شروع کردن نه اميرالمومنين عليه السلام
*قاصدك*
سلام جناب عابديني ... چ انتقاد سنگيني :)
3: بيان بنده مقايسه بين آقاي هاشمي و بني صدر نبود و اين دو مسلما از يک قماش و حتي قابل مقايسه نيستن. بيان بنده پاسخي بود براي اثبات خطاي استدلال جناب مهندس مکانيک که در عين منجر شدن به تناقض نهايتا باعث مي شه ما حق هر گونه انتقاد رو از منصوبين رهبر از جامعه سلب کنيم. لازم به تذکر نيست که رئيس جمهور هم بواسطه ي حکم تنفيذش توسط رهبر منصوب ايشون و يا لااقل منسوب به ايشون محسوب مي شه.
4: در باب افراط و تفريط من با نظر شما به طور عمومي موافق هستم. يعني معتقد هستم در اين مسائل نوعي افراط و تفريط گريبانگير جامعه ي سياسي کشور ما هست. انعکاس اين نوشته ي آقاي قدياني هم به معناي تاييد کامل ايشون و نگاه سياسيشون از ديدگاه بنده نيست. من با روح انتقاد ايشون موافق هستم ولي در عين حال بعضي از مواضع و تعبيرات ايشون رو در عين جسورانه بودن خروج از اصل اعتدال و عدالت تلقي مي کنم.
خانم قاصدک بزرگوار ... عليک سلام ... البته انتقاد آقاي قدياني هست نه من ... من فقط به دلايلي منعکسش کردم :)
جناب صياد عزيز ... 1: زبير اتفاقا قبل از جمل زبير بود. زبير بود که شمشير کشيد. جناب ابن حديد نقل مي کنن که جناب مالک اشتر خدمت اميرالمومنين عليه السلام رسيدن و به ايشون عرض کردن زبير بر اثر مداراي شما جسور شده و از بيعت سر باز مي زنه. اجازه بدين تحت فشار قرارش بديم. اميرالمومنين فرمودند من با زور کسي رو ملزم به بيعت نمي کنم. از طرفي وقتي زبير خدمت ايشون رسيد و اذن خروج از مدينه براي سفر عمره...
خواست حضرت به او فرمود تو رو در حال فتنه و توطئه مي بينم! ولي زبير انکار کرد و گفت هدفي جز عمره ندارم. اميرالمومني اذن دادن. ولي وقتي زبير رفت به اصحاب فرمودن او را در جنگي مي بينم که خود و يارانش در آن کشته مي شوند! پس زبير همون موقع هم زبير بود و اميرالمومنين هم به اين نکته اشراف داشتن. با اين وجود سياست علوي مادامي که رسما دست به شمشير نبرده بود اقتضاي مدارا با زبير رو داشت.
2: بيان بنده به اين معنا نبود که چون شرايط متعددي در اتخاذ تصميم از سوي معصومين تاثيرگزار هستن پس نمي شه از اون ها عبرت گرفت و يا با زمان حال تطبيق داد. عرض من اين بود که اگر قصد تطبيق داريم بايد همه ي شرايط رو در نظر بگيريم نه بعض شرايط رو و بيان شما تطبيق بعض شرايط بود نه همه ي شرايط.
3: بنده عرض کردم بعضي از مواضع و تعبيرات آقاي قدياني رو خروج از عدالت مي دونم نه همه ي اون ها رو. و بداهتا وقتي اين عبارت رو از ايشون رو نقل کردم معناش اينه که اين تعبير از نظر من جزو اون بعضي مواردي که بهش اشاره شد نيست.
جناب آرياناي عزيز ... مسلما من هم در اين تشکر همراه شما هستم و انتقاد از عملکرد فعلي يک فرد رو به معناي ناديده گرفتن سوابق و خدمات او نمي دونم. فقط اعتقاد دارم شما هم بايد مثل بنده هر دو بعد رو در نظر بگيرين. يعني هم نقاط مثبت و هم نقاط منفي. اين به معناي اعتدال هست.
جناب آرياناي بزرگوار ... 1: مسلما حوادث صدر اسلام قابل پندگيري و عبرت آموزي در همه ي اعصار هستن و اين برداشتي که شما دارين مسلما مورد پذيرش هيچ مسلمان آگاه و حتي هيچ کارشناس تاريخي نيست. من بعيد مي دونم خودتون هم به اين حرف خودتون در عمل اعتقاد داشته باشين
2: "حفظت شيئا و غابت عنک الاشياء!" ... معلومه که اميرالمومنين بر جنازه ي زبير گريستن. قطعا انتظار نداشتين ايشون از اين که يکي از صحابه ي بزرگ پيامبر به اين عاقبت دچار شده و جانش رو در راه جنگ با ولايت از دست داده خوشحال و مسرور بوده باشن! قاتل زبير هم مجازات شد چون حضرت دستور داده بود کسي متعرض او نشه و هنوز به بازگشت او اميد داشتن و اون فرد خودسرانه زبير رو به قتل رسونده بود.
* آن حضرت مردم رو به آشنائي با تاريخ دعوت کردند تا به عبرت برسند و قرآن هم در اکثر مواردي که به سرگذشت گذشتگان اشاره ميکنه براي عبرت گرفتن هست اما ما اکثر اعبر و اقل الاعتبار / اما در مورد گريه حضرت علي بر زبير توجه شما رو جلب ميکنم به دقت در رفتار حضرت با فردي بسيار بدتر مثل ابن ملجم بعد از ضربت زدن به ايشان که ريشه در رأفت خدائي آن حضرت داره و اين دليل نميشه که زبير آدم خوبي از دنيا رفته ....*
جناب آرياناي بزرگوار ... فرمايش شما بيراه نيست. متاسفانه تاريخ اسلام هميشه در معرض خطر سوءاستفاده و تفسير هاي منفعت طلبانه قرار داشته و داره. ولي به هر حال نمي شه با تمسک به اين خطر هر تفسير يا تطبيق تاريخي رو بدون تحقيق محکوم به بطلان کرد. لذا بهتر مي بينم بحث در بستر خودش ادامه پيدا کنه.
جناب صياد عزيز ... حرف هاي من اين طور که شما اصرار دارين نشون بدين مشوش و متناقض نبودن ... هر کدوم به جاي خودش منطقي بود ... فقط شما با کنار هم قرار دادنشون افکار من رو به هم ريخته و بي نظم جلوه دادين که نمي دونم منظورتون چي هست :) به هر حال ظاهرا ديگه حوصله تون سر رفته :) فکر کنم بهتر باشه فعلا گفتگو رو ادامه نديم.
البته ماجراي عبدالله ابن زبير و خود زبير بيشتر از اينکه براي عبرتهاي اجتماعي مفيد باشه براي عبرتهاي شخصي مفيد هست که بجا هست مورد تجزيه و تحليل مضاعف قرار بگيره براي پرداختن به خودسازي و پناه بردن به خدا از شر نفس اماره مفيد هست نه زبير و نه جناب آقاي هاشمي رفسنجاني آدمهاي کوچکي نبودند و نيستند ...
جناب آرياناي گرامي ... اول اين که ازتون دعوت مي کنم بيشتر به اصل موضوع بپردازين تا قضاوت هاي مکرر درباره ي بنده ... و دوم اين که قطعا با يک بررسي اجمالي در تاريخ سياسي زندگي اميرالمومني متوجه منحصر به فرد بودن شرايط جناب زبير خواهيد شد. اميرالمومنين فرمودن زبير از ما اهل بيت بود تا زماني که فرزند شوم او عبدالله بزرگ شد. مسلما همين تعبير براي نشون دادن اين منحصر به فرد بودن و...
...درک علت گريه ي اميرالمومني بر سر جنازه ي او در اون وضعيت و شرايط کفايت کامل مي کنه. کدوم يکياز دشمنان ايشون رو سراغ دارين که همچين شرايطي داشته باشن؟!
مرسي اريانا ممنون کاش بفهمند اين عده
جناب کافر به طاغوت ... فرمايشتون صحيح هست
خانم دنياي کوچک ... اگه کامنت هاي اين فيد رو يه مطالعه ي اجمالي بفرمايين متوجه مي شين که اغلب بزرگوارن چه موافق و چه مخالف با ادبيان مودبانه و در عين احترام مشغول تبادل افکار و گفتگو هستن. لذا از شما دعوت مي کنم در نوع ادبيات خودتون شان حاضرين در اين گفتگو رو مراعات بفرمايين. ممنونم
کسي با شما نبود اقاي مودب
جناب آرياناي عزيز ... به هر حال زيبر و اميرالمومني در دو سمت يک ميدان جنگ به نام جمل حاضر بودن! با توجه به اين نکته معناي حرف شما اين مي شه که اميرالمومني "نعو بالله" تحت تاثير سعايت و بدگويي اطرافيان و جو مصنوعي ايجاد شده قرار گرفته بودن که به جنگ با زبير رفتن! قطعا شما خودتون هم به اين معنا اعتقاد ندارين.
خانم دنياي کوچک ... پس لطفا تشريف ببرين و اين حرف رو به مخاطبان خودش بفرمايين نه اهالي محترم اين فيد ... هر سخن جايي و هر نکته مکاني دارد :)
شما عاقبتتون رو بخير کنه ....برات متاسفم
جناب آرياناي بزرگوار ... فکر کنم بهتر باشه يه ليوان آب خنک ميل کنين و چند دقيقه اي استراحت بفرمايين. ظاهرا يه مقدار دچار جوزدگي شدين :) بهتر بود به جاي فرافکني و هياهوسازي به استدلال بنده پاسخ بدين. اين کار راحت تر نيست؟!
خانم دنياي کوچک ... ممنون به خاطر دعاي خوبتون ... و ممنون به خاطر مشارکتتون در اين فيد
آرياناي عزيز ... نوش جان :)
*مائيم و صداي بلند غوغازيستان که جز با سر و صداي بلند و شانتاژ و مظلوم نمائي و داد و بيداد و بحران آفريني با چيز ديگري به آرامش نسبي نمي رسند .....*
*ترجمه آريانا : حق تنها برهانيست که نياز به استدلال ندارد و اين باطلها هستند که استدلال مي آورند و حق نياز به دليل ندارد چون حق است !!!!!!!!!!!!!!! ببخشيد من متوجه نشدم نمي تونم ترجمه کنم ديگه .........:) *
استدلال نکن آريانا باطل مي شي ها فقط شعار بده آفرين بچه خوب .:) ....
سلام برهمه. من از منتقدان (باپيشنهاد) به قوه قضاييه،‌دولت، مجلس،‌تشخيص مصلحت نظام هستم و مسئولان همه ي اينها در مواردي از حكم رهبري تبعيت مناسبي نكرده اند اما عدم تبعيت يك چيزي است و شمشير از رو بستن چيز ديگر. هاشمي در مقطع فتنه با تمام اعوان و انصار و مال و آبرويش شمشيرش را از رو بست، همانطوري كه ممكن است احمدي نژاد هم ببندد. و اما ادامه ي بحث اين كه جايگاه تشخيص مصلحت نظام يك جايگاه شورايي است و
هر فردي كه در آن است فقط يك رأي دارد اينگونه نيست كه رييس آن دو رأي داشته باشد،‌بحث ديگر اين كه در مجمع افراد مختلفي از منتقد تا موافق حضور دارند و تنها هاشمي نبود كه در اين مجمع حضور داشت بسياري افراد ديگري نيز وجود داشتند كه آنها هم از منتقدين تند بودند و اين كه نظر رهبري گويا چنين است كه در اين مجمع افرادي كه در چارچوب نظام خودشان را مقيد كرده اند حضور داشته باشند و ضمن خارج نشدن از چارچوب نظام
نسبت به انتقادات خود اقدام نمايند. يادمان باشد كه صبر و تحمل و گذشت مقام معظم رهبري نبايد دليلي براي سوءاستفاده قرار گيرد. رهبري انسان بسيار باگذشتي است كه فردي را كه تهديد به آتشفشان خشم ملت مي كند را همچنان در چارچوب نظام نگاه مي دارد اما يادمان باشد به همان دليل كه مشايي را براي پستي مناسب و براي پستي ديگر غير مناسب مي دانستند،‌هاشمي را براي مجمع مناسب دانستند همانطوري كه قبلاً‌ نسبت به كانديد
*پس آريانا ديگه هيچ وقت حرف نزن چون همه چي معلومه واسه چي انقدر حرف زدي آخرش هم شعر گفتي چون ميخوايي روي ذهن ديگران تاثير بذاري و يک چيزهائي رو القا کني *
شدن ايشان براي رياست جمهوري مخالفت كرده بودند،‌رهبري در آن زمان از آقاي هاشمي صراحتاً‌خواسته بودند كه فرصت را به جوانترها بدهند و البته ايشان قبول نكرده و كانديد شده بود و البته نتوانست پيروز شود(دور اول رياست جمهوري احمدي نژاد). دوستان،‌ مسئله روشن تر از اين حرفهاست
كساني كه به هاشمي يا مشايي تمايل دارند يقيناً‌بارهبري (حداقل در باطن) مشكل دارند و رهبر را به اين دليل كه چرا از ايشان حمايت نكرده است را مقصر مي دانند و اينها هم همه حرف است كه دم از ولايت مداري مي زنند،‌البته ما براساس نيات حكم صادر نمي كنيم و احتمالي هم براي استثنائات مي دهيم اما همه دوستان بدانند كه ولايت مداران بصير،‌انسانهايي نيستند كه حرف دل طرفداران متعصب هاشمي و مشايي و احمدي نژاد و
علي لاريجاني و ... را نفهمند.
*آخه آريانا خودت ميگي دليل و حرف زدن براي حق به جانبان روزگار لازم نيست و حق مثل خورشيد معلومه و دليل آوردن کار آدمهاي باطل هست بعد باز هم نياز ميدوني که ميتينگتو ادامه بدي من که متوجه اين پارادوکس نشدم .....*
سلام
سلام مجدد به آقاي علي صياد. من در مورد مجمع چيزي گفتم که شما مي توانستيد به آن پاسخ دهيد نه اين که به دست و پازدن و ... تشبيه کنيد و رد شويد. هاشمي فعلاً در چارچوب انقلاب است اما زماني دور شد و حتي از امامت جمعه تهران نيز بازماند که نشان از اين است که هاشمي جايگاه قبل از فتنه را ندارد هرچند در مجمع همچنان رييس است اما نه در خبرگان رييس است و نه امام جمعه تهران است، بحث ديگر اين که من ده هابار
بر عليه تعلل ها و حاشيه سازي هاي دولت و شخص رييس جمهور طي اين 3-4 ساله مطلب نوشته ام شاهدش هم در وبلاگم قابل مشاهده است اما اين عادت بديست که در طرفداران احمدي نژاد و هاشمي مشاهده مي شود که هميشه محکوم مان مي کنند بين اين که يکي از دوطرف را بايد انتخاب کنيم و حال اين که اصالتاً ما هر دو را تحت تأثير زمان تغييريافته مي شناسيم و اين که هر دو نزد ما جايگاه برتري ندارند و اگر روزي احمدي نژاد نيز مانند
.پريوش.
ما فقط با ولايت هم پيمان هستيم نه با آقاي هاشمي و نه با احمدي نژاد و نه با هيچ کس ديگه اي ...
هاشمي بخواهد نامه بدون سلام بنويسد و فتنه بپاکند او را نيز فتنه گر خواهيم خواند و شما و طرفداران احمدي نژاد اصرار داريد مردم را يا طرفدار اين و يا طرفدار آن يکي بدانيد که ما قبول نداريم. خط ما خط ولايت و اسلام است و جالب است که هم طرفدران هاشمي و هم طرفدارن احمدي نژاد همين توقع رااز رهبري نيز داشته اند که رهبري کاملاً يا به نفع اين باشد و يا کاملاً به نفع آن يکي حرف بزند و اين نشان مي دهد که هر دو
ي اين افراد رهبري را نه براي رهبري که براي خودشان مي خواستند، پس از ما نخواهيد نه احوال زمان فتنه ي هاشمي را فراموش کنيم و نه قهر و ناز احمدي نژاد را، اين وصله ي که بخواهيد حقانيت خود را با برچسبي ناچسب به ما اثبات کنيد اشتباه است.
احسنت بر جناب آقاجاني.
اياايشان مصلحت مردم را ميداند
**رضا **
*خدا عاقبت ما را بخير کند*
**رضا **
اي کاش از آيت الله خزعلي درس مي گرفت
واقعاً خداوند عاقبت ما را به خير کند، نکند ميز و قدرت و ثروت و زن و فرزند و رفيق ناباب، ما را مانند بسياري از بزرگان از عاقبت به خيري دور کند.
فعلا نون توي توهين به آيت الله هاشمي رفسنجانيست. بخوريد. اما اين نونا خوردن نداره
بحث خوبي بود ولي اي کاش نتيجه بخش هم مي بود.البته کساني هم اهانت هايي نمودند که درست نبود...البته به نظر خودم و براي خودم نتيجه بخش بود ولي مثل اينکه براي دوستان خير.هربحثي ابتداوانتها دارد...نتيجه گيري کنيد اما نه از منظر شخصي و برداشت شخصي...
آقاي صياد عزيز، ساختار و شأن نزول مجمع تشخيص را تا توجه نکنيم متوجه نمي شويم که چرا بايد کسي براي امام جمعه صلاحيت نداشته باشد ولي براي مجمع داشته باشد. بحث ديگر اينکه اصلاً کسي هاشمي را با زبير مقايسه نمي کند بلکه زبير يک مثال نقض است براي کساني که فکر مي کنند سابقه انقلابي گري کافي است براي اين که هرگز او را فتنه گر نخوانيم، بحث ديگر اين که من نسبت به احمدي نژاد بيش از هاشمي مقاله نوشته ام و
احتمالاً شما نديده ايد و ديگر اين که اشتباه فردي توجيه اشتباه فرد ديگر نيست بحث ديگر اين که نه حمايت از هاشمي و نه حمايت از احمدي نژاد براي من و شما ناني ندارد ولي ننگ دنيوي و اخروي ممکن است داشته باشد، آنهايي که جايگاه ولايت را سست مي کنند هرچند به بهانه ي ولي دوستي و دلسوزي براي ولايت باشد، افرادي نيستند که به مردم رحم کنند. آيا شما کسي را که به والدين خويش بي حرمتي مي کند را قابل اعتماد
مي دانيد؟! نامش اکبر باشد يا محمود براي من تفاوتي نمي کند، من کسي را که به ولي شرعي خود احترام نمي گذارد و مورد اطاعت قرار نمي دهد را دلسوز واقعي مردم نمي دانم که انقلاب اين مسئله را اثبات کرده است. محمود يا اکبر فرقي نمي کند، مهم اين است که من چشمم به ولي فقيه باشد و البته بصيرت داشته باشم که اولاً زودتر از همه بيدار شوم و ثانياً بقيه را هم بيدار کنم و ثالثاً هرگز چشم بر هم نگذارم و اکبر يا محمود
يا جليلي را از تحت نظرم دور کنم، من هميشه سعيم اين است که نه براساس تعصب و نه براساس کينه به کسي نگاه نکنم، هنوز هم آرزو دارم که هاشمي بشود همان هاشمي که ذخيره انقلاب و يار رهبر بود و احمدي نژاد بشون همان محمود که دست رهبرش را مي بوسيد و براي مردم و رهبر، هرگونه فشار و خستگي را تحمل مي کرد.
*من هميشه سعيم اين است که نه براساس تعصب و نه براساس کينه به کسي نگاه نکنم*: کينه شما از هاشمي تو نوشته هاتون موج ميزنه! شما ميگيد هاشمي شمشير رو از رو بسته ولي احمدي نژاد هنوز نه! چن تا سوال دارم ازتون! کي گفت اگه رهبري از من حمايت نميکرد رايم 30 ميليون بود؟ کي گفت تو نظام ما حتي رهبري با راي غير مستقيم مردم انتخاب ميشه و تنها کسي که با راي مستقيم انتخاب ميشه رئيس جمهوره؟ کي 11 روز قهر کرد؟
کي حکم رهبري براي مشايي رو اعتنا نکرد؟ حالا قضاوت با دوستان باشه که کي شمشير رو از رو بسته!شما اصولا شمشير هاي احمدي نژاد رو نميبينيد و هميشه در مطالبتون سعي در تطهير او داريد و اصرار داريد که بگيد احمدي نژاد خوب بوده و يک عده اونو بد کردن!هنوز باور نکرديد که دکتر ذاتش خرابه و فقط داشت فيلم بازي ميکرد! اين بصيرت نيست که شماها ادعاشو داريد!
بصيرت اين نيست که يکي رو ازش حمايت کنيد بعد که بد از آب دراومد بگيد ما اون موقع بهترين کار رو انجام داديم و به وظيمون عمل کرديم! واقعا چرا نظام ما به اين روز دچار شده که به همه مسئولين داريم يه انگي ميچسبونيم!تاريخ نظام 30 ساله رو که نگاه ميکنيم همه سران به يه نحوي بهشون توهين شده و داريم ازشون بد ميگيم!با اين اوضاع ميخوايم به نسلاي بعدي از محاسن انقلاب چي بگيم؟
بگيم يه رئيس جمهور داشتيم خائن از آب دراومد فرار کرد رفت!يه رئيس جمهور داشتيم که خودش و خانوادش دزد بودن!يه رئيس جمهور داشتيم فتنه گر و خائن بود! يه رئيس جمهور داشتيم منحرف بود! جالب اينه که تمام اين افراد با راي بالاي مردم انتخاب شدن!چطور مردم با راي بالا به اين افراد با اين صفات راي دادن؟
اگر اين اتهامات وصفات درست باشه که مردم انتخابشون کردن!مردمي که ادعاي بصيرت دارن! اگرم نباشه که باز مردم دارن اين حرفارو ميزنن! باز همين مردمي که ادعاي بصيرت دارن!
به نظر من بايد به تمام اين شبهات پاسخ داده بشه!واسه منه جوون يک فضاي غبار آلود سرشار از تهمت و دروغ و بداخلاقي درست کردن بعد ميگن بصيرت داشته باش راه رو خودت پيدا کن!قوه قضاييه چرا اين قدر کم کاري ميکنه؟اگر واقعا آقاي هاشمي مشکل داره،بايد به مسائلش رسيدگي کنه،اگر دزدي کرده بياد بگه اگرم نکرده باز بياد بگه؟چرا دادگاه مهدي هاشمي برگزار نميشه؟ خاتمي اگر خيانت کرده باهاش برخورد کنن؟
چرا فضا رو صاف نميکنن؟ احمدي نژاد اگر منحرفه،مجرمه يا هرچي که هست بيان بگن!بگن هست يا نيست! چرا تو اين مملکت هرکسي جرمي مرتکب ميشه قوه قضاييه رسيدگي نميکنه تا اينکه فضاي جامعه رو فاسد ميکنه؟ اگر موسوي و کروبي فتنه گرن،خائنن بيان محاکمشون کنن!چرا نميکنن؟ اگرم نيستن بيان بگن نيستن! هر روز هرکي از خواب بيدار ميشه مياد در مورد اين 2 نفر اظهار نظر ميکنه؟
به خدا من نه ضد انقلابم نه ضد نظام نه ضد ولايت فقيه!ولي خسته شدم از اين فضاي بي صداقت،فضاي گل آلود،فضاي سرشاز از تهمت،دروغ بي اخلاقي....مردم ديگه اعصاب بحث رو ندارن با اين اوضاع اقتصادي!
خلاصه مطلب: فضاي جامعه بايد صاف بشه! اگر کسي در اين نظام جرمي مرتکب شده بايد محاکمه بشه! اگرم نشده بايد بيان بشه! حالا هرکسي با هر منصب و سوابقي که داره! خسته شديم از بس توهين به اين و اون رو شنيديم!خسته شديم از بس اين به اون فحش داد اون به اين!خسته شديم از بس اين اومد گفت اون دروغ ميگه اون اومد گفت اين دروغ ميگه! خستمون کرديد به خدا....
منتظرم ببينم *فتنه ي بزرگتر از فتنه ي 88* چيه . *ولي خدا اون روز رو نياره* . خدا به همه ي ما* ثبات قدم* بده . *امين * .
سلام بر آقايان صياد و مهندس مکانيک و ساير دوستان، ابتدا اين سه لينک از مطالبم که بخشي از پاسخهاي شماست و قديمي هستند را تقديم مي کنم: http://salmaneali.parsiblog.com/Posts/634/ و http://salmaneali.parsiblog.com/Posts/718/ و http://salmaneali.parsiblog.com/Posts/715/ و اما بعد: احمدي نژاد پتانسيل فتنه گري را دارد اما وارد فاز عملياتي نشده است و تا آن هنگام او را فتنه گر نخواهيم خواند، ولي هاشمي،
در بهترين حالت بايد بگوييم از فتنه حمايت کرد. از شما مي خواهم دوباره به اين چيزي که همين الان نوشتم دقت کنيد. چه احمدي نژاد، چه هاشمي و چه هر کس ديگري اگر قرار باشد انقلاب و ولي فقيه را ابزاري براي قدرت و ثروت خود ويا دوستان خود بداند مطرود مي شود حتي اگر زماني عزيز مردم و رهبر بوده باشد. دوستان عزيز بحث ريزش و رويش را توجه داشته باشند. هاشمي و احمدي نژاد هردو خدمتهايي زيادي به انقلاب کرده اند
اما اين خدمات دليلي نمي شود که تا آخر عمرشان همه کارهايشان درست و شاخص باشد. هاشمي و احمدي نژاد هر دو يک مسير را مي روند تنها يکي از آنها يکي دوگام جلوتر قرار گرفته است همين. البته براي هر دو اميدوارم که بازگردند، انقلاب ارثيه فرزندان هاشمي و رفيق احمدي نژاد نيست که بخواهند هم را فداي آن کنند.
عجيب است که کينه و عشق باعث شده است که حتي انصاف سايرين را نمي بينيد. هاشمي دوباره به انقلاب برگردد و بماند خودم پيشمرگش مي شوم، معني اين مفاهيم با تعصب و کينه تناسبي ندارد، ضمناً من جايگاه مجمع را تضعيف نمي کنم بلکه جايگاه مجمع بايد جايگاهي باشد که محل نظرات مخالف و موافق باشد و اين که رأي رييس مجمع نيز مانند ساير اعضا تنها يکيست. دوستان شايد در سخنانم دقت کنند سوءتفاهم ها حل شود و گرنه که
با پيش داوري کردن من نسبت به شما و شما به من با اين حرفها که مثلاً نان طرف مقابل در فلان موضع گيري است که هيچ بحثي نه تنها به نتيجه نمي رسد برعکس موجب افزايش کدورت ها نيز مي شود. من بحثم تمام است همين ها هم که گفتم تکراري بود همان ها هم که شما ها مي گوييد قبلاً چند بار گفته ايد.
همانطوري که گفتم بحث با شما بي فايده است آقاي علي صياد، شما کسي را به تعصب متهم مي کنيد در حالي که تعصب جلوي چشمانتان را گرفته است. کسي را به تعصب متهم مي کنيد که مقالات متعددي طي اين حدود 4 سال در نقد تمام اشتباهاتي که درک کرده است نوشته است و آثارش هم موجود است اما شما چه؟! گويي يک طرف معصوم است و منجي و ديگري دشمن است و مرتد!!! در هر صورت با فرض محال اين که هاشمي اصلاً به خاطر منافع شخصي خودش و
فرزندانش شلوغ نکرد و فقط به خاطر انسان شناسي و بصيرت بالايي که در شناخت احمدي نژاد داشت دست به چنين اقداماتي زد سوال اين است که ايشان به قصد اصلاح ابرو مي خواست چشم را با تهديد و دشمني کور کند و اين مسئله ي بديهي هم با دلسوزي و هم با بصيرت ايشان در تضاد است. بحث ديگر اين که اگر سير برخورد رهبري با هاشمي نشان مي دهد که اگر چه هاشمي هر آنچه از تهديد و تجهيز فرزندان و استمداد از غرب توانست در
زمان فتنه انجام داد ولي به قول و فرمايش رهبر از مقطعي که البته آتش فتنه رو به افول بود، اقداماتش را عوض کرد و همين هم مورد تقدير رهبري قرار گرفت و البته رهبري ايشان را مديريت نمود و در چارچوب نظام بازگرداند و شما متأسفانه از درک اين مسئله عاجزيد، در هر صورت شما کافيست به صوت مهدي هاشمي و اقدامات فائزه در جريان فتنه توجه کنيد که هيچگاه نيز از سمت پدرشان مورد برائت قرار نگرفت تا ديگر ادعاي دلسوزي
ايشان را در حق رهبري و انقلاب نداشته باشيد. و اما بحث هاشمي اين که همين هاشمي با برخي اقداماتش مورد علاقه ضدانقلاب قرار گرفت و با برخي ديگر از سوي ايشان محکوم و غير قابل اعتماد اعلام شد و شما گويا به اين مسائل دقت نکرده ايد. در هر صورت من روي حرفم هستم، اگر هاشمي که يکي از انقلابي ترين هاي اوايل انقلاب است همچنان به همان رويه بازگردد و مصالح انقلاب و اسلام و کشورش را به مهدي و فائزه و عفت و موسوي
ترجيح ندهد شخصاً پيشمرگ ايشان مي شوم، و اگر جز اين باشم بايد به انقلابي گريم شک کرد، من نه خصومتم روي کينه شخصي است و نه علاقه ام، من انقلابم را دوست دارم. شما اما همچنان مانند متعصباني که هنوز روي احمدي نژاد پافشاري مي کنند و به گمراهي مي روند همچنان روي اشتباهات هاشمي پافشاري کنيد و به گمراهي برويد، و اما من نسبت به همه شما دوستانه نصيحت مي کنم، آخرتتان را براي دنياي ديگري در خطر نيندازيد.
بحث مشايي هم اطلاعات شما کم است در مقطعي که انتقادات به رييس جمهور خيلي زياد شد البته از سوي ما (نه از سوي شما) رهبري سخنراني کردند و گفتند که اگر کسي را براي سمتي مناسب نمي دانند دليل نمي شود که در هيچ پست ديگري مشغول کار نباشند. بحث ديگر که چند بار تا کنون گفته ام ولي شما گويا يک خط درميان مي خوانيد اين است که
اگر چه جاي مجمع بسيار مهم است اما همين وجود نظرات مخالف و موافق است که اين مهم بودن را تأمين مي کند چرا که اين شورا اسمش رويش است محل مصلحت سنجيست و اين که شما بازهم حرف مرا مي پيچانيد و از رويش مي پريد، اولاً که هاشمي در مجمع فقط يک رأي دارد و نه حق عزل دارد و نه نصب، مثل رييس دولت يا رييس قوه قضاييه نيست و اين که هاشمي از جايي ديگر براي نماز جمعه مورد دعوت از سوي شوراي اين کار قرار نگرفتند و حتي
علي رغم اعلام تمايل از سوي نزديکانشان ولي ديگر به اين نماز دعوت نشدند و شما البته بازهم دور بزنيد و بچرخيد و مدام حرفتان را تکرار کنيد، من اين آزادگي را دارم که در صورت اصلاح رفتار هاشمي و احمدي نژاد فدايشان شوم ولي آيا شما در درون خود چنين حالتي داريد يا درونتان پر از کينه است!؟ رهبر ما هميشه بخششان بسيار بيشتر از تيزي نگاهشان بوده است و ما اين را درک مي کنيم و سعيمان هم همين منوال است،
*حيف که يک سري حرفارو اينجا نميشه زد! به خاطر برداشت هاي بدي که ممکنه بشه! پس هيچي نميگم !*
سلام بر مهندس مکانيک، حرفها را با دقت بزنيد تا برداشت بد نشود، ولي بزنيد بهتر است تا در درونتان به شبه و کدورت بدل شود.
سلام جناب آقاجاني! هر چقدر هم با دقت بزنم باز هم منجر به سو برداشت خواهد شد!بي خيال!
پس برايتان دعا مي کنم خواسته قلبي تان مستجاب شود.
**رضا **
http://up.toca.ir/images/5bl8ep1bxpdpn2gr3zpb.jpg
1- رهبري گفتند که ايشان براي خودشان اندوخته اي جمع نکرده اند نگفتند کس ديگري زير پرچم ايشان چنين کاري نکرده باشد.
2- بعضي از سخنان مثل اين که جرم مهدي هاشمي ثابت نشده است خودش داستاني دارد که مطمئناً دليلش تبرئه ي ايشان نيست بلکه ريشه در ضعف قوه قضاييه دارد که هنوز بعد از سالها پرونده ي جرايم اقتصادي بزرگش باز است.
3- بخشي از پافشاري شما بر شخصيت آقاي هاشمي گويا به همين رابطه ي نزديک شما مربوط است که البته من نه چنين رابطه اي با هاشمي و نه با احمدي نژاد دارم و چه بسا اگر شما چنين نزديک با احمدي نژاد نيز رابطه داشتيد همينقدر ايشان را نيز قبول مي داشتيد.
4- اگر چه من ايشان را در فتنه بسيار موثر مي دانم ولي جزء سران فتنه نمي شناسم اما ايشان يک محل امني براي سران فتنه ايجاد کرد و حمايت هم از ايشان انجام داد و اينها چيزي نيست که جز متعصبين به هاشمي کس ديگري بتواند منکرش شود.
5- کسي نمي گويد رهبري به ايشان بي علاقه است بلکه حرف اين است که اشتباهات هاشمي اينقدر بود که دشمن به شخصيت ايشان و شکاف در انقلاب اميدوار شود.
6- سخنراني که رهبري در مورد امکان انتساب مشايي در سمت هاي ديگر انجام دادند چيزي نيست که من براي شما سند بياورم و اگر شما چنين حرف مهمي را نشنيده ايد چگونه در بحث هاي سياسي شرکت مي کنيد
7- من هرگز هاشمي را ضدانقلاب خطاب نکرده ام که شما روي اين جمله کلي صحبت کرده ايد.
8- در مورد اين که يک رهبر در زمان فتنه چه بايد بکند يا نکند از سواد من و شما خارج است اما يکي از فتنه هاي زمان حضرت علي جنگ جمل بود که مي توانيد داستانش را بخوانيد و ببينيد که بله ولي مي تواند فتنه گر را حين محدوديت بدرقه کند و مجازات هم ننمايد نه اين که فتنه گر مدعي شود که پس من خيلي خوبم و عالي هستم.
9- با زور زدن من و شما نه کسي ضدانقلاب مي شود و نه کسي انقلابي. اما ضدانقلاب خودش دوستانش را معرفي مي کند، آري در اين 3-4 ساله در مقاطعي هاشمي اميد ضدانقلاب شد و حتي رويش سرمايه گذاري انجام شد و اين مدت از حيات سياسي وي براي ما جاي سوال دارد، تمام.
جالب است که با اين همه تضادي که در سخنان من است از بحث با من خسته هم نمي شويد؟! در اين سخنان "بخشي از پافشاري شما بر شخصيت آقاي هاشمي گويا به همين رابطه ي نزديک شما مربوط است" من گفته ام گويا و قطع به يقين حرف نزدم و در ادامه هم گفتم احتمالاً با احمدي نژاد هم نزديک مي بوديد بر سلامت و خيرخواهي و دلسوزي اش قسم مي خورديد احتمالاً.
انسان در يک آن کافر مي شود و در يک آن مومن مي شود و همينطور در آني فتنه گر است و در آني ديگر غير فتنه گر، هاشمي زماني کارهايي کرد که انقلابي ترين بود و زماني کارهايي کرد که خيلي بد بود و اينها تضاد نيستند شما در درک مسائلي که بيان مي کنم نوعي نگاه ديگر داريد. کساني بودن که زماني در اين انقلاب انقلابي گري کرند و زماني هم فتنه گر شدند که نمونه اش موسوي و کروبي اما آيا آقاي هاشمي که ازايشان حمايت کرد
*با تمام صحبت هاي آقاي علي صياد موافقم،حرفي که ايشون زدند حرف خيلي از جووناست که تو اين بحثا شرکت نميکنن!*
منم با سخنان علي صياد و مهندس مکانيک موافقم و به نظرم ظلم بزرگي است در حق آقاي هاشمي رفسنجاني که ايشان را دشمن امام علي عليه السلام بخوانيم و با طلحه و زبير همسنگر و همفکر بدانيم
و به نظرم تا زماني که اتهامات پسرانش ثابت نشده، و محاکمه نشده اند، نظر دادن درموردشان خلاف شرع ميباشد...
و شايد جنبه تهمت پيدا کند ...
*خلاف شرع ؟؟؟* مثل روز روشنه . شما براي آفتاب در ميانه ي روز هم دليل ميخواهي ؟
براي من که روشن نيست جناب دکتر
و نميتوانم به راحتي آب خوردن قيامتم را سر موضوعي بگذارم که در اصل آن شک دارم...
ميگويند آقاي هاشمي قبل از انقلاب هم از ثروت بالايي برخوردار بوده است...
بدان را هست بر ما حق بسيار*چوحق مردم پاکيزه کردار
کي ميخواست ثروت* 250 ميليلارد دلاري* دانشگاه آزاد رو موروثي کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
؟
1- منبع؟ 2- آيا دانشگاه آزاد خصوصي نيست؟ 3- در مقام قضاوت نيستم...
هاشمي کجا و طلحه و زبير کجا
من موندم، اگه فردا امام زمان ظهور کنه و هاشمي همانطور که در تشکيل انقلاب مدافع امام خميني رحمة الله عليه بود و حتي بيشتر هم از امام زمان دفاع کنه ، اين فيد به کجا ميخوره؟
شايد گناه جنگيدن و شمشير زدن در برابر مولاي بي همتا را کم گناهي ميدانيم که بعضي ها را با دشمنان آن حضرت مقايسه ميکنيم...
**رضا **
اگر عکس ان شد چي در ضمن هيچ کس از عاقبت کسي خبر ندارد / مواضع حال فرد را بايد قضاوت کرد
پس بهتره يکمي هم به فکر قيامتمان باشيم و با سوء ظن با مردم برخورد نکنيم.
اگر عکسش شد که چيزي رو ضرر نکرديم، همون موقع گفتن اين تعابير رو شروع ميکنيم
**رضا **
سوء ظن در چه مورد / در مواردي که اشکار است؟
چي آشکاره؟ آقاي هاشمي با امام زمان جنگيده؟!
محمد_عابديني
رتبه 10
187 برگزیده
3314 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top