پيام
+
غزل سرايي آنلاين:
.
عاقبت يک روز مي آيد ز راه
مردِ روياي خـدا روحـي فـداه
.
مي زند بر کوچه ها رنگِ بهار
مي کـِشد در آسمانِ شهر ماه
.
بغض دارد در گلويش يک جهان
مي کـشد اندازه ده قرن آه
.
روبروي دشمنان مي ايستد
پشت او سيد علي با يک سپاه
.
ماه چشمانش که تابان مي شود
روزگار کفر مي گردد سياه
.
مي دهد رونق به بازار خدا
خطِّ بطلان مي کشد روي گناه
.
مي رود سمت گلستان بقيع
گوشه اي را مي کند با غم نگاه!

ع . و
97/3/3
פֿواهر کوچيکہ
جونم فداش
محمد_عابديني
*بيت دوم سروده شد*: مي زند بر کوچه ها رنگ بهار / مي کشد در آسمان شهر ماه
موسسه فرهنگي امام س
سلام؛ انشاءا...
*نجوا*
کار دنيا مهرباني ميشود / ميشود دنيا تماما خيرخواه
سربازي در مسير
سلام بر حاج آقا عابديني و خدا فوت
يكتا بار ايران(وانت
http://reysimamsajjad.parsiblog.com/Feeds/6926333/
محمد_عابديني
*بيت سوم سروده شد*: بغض دارد در گلويش يک جهان م مي کشد اندازه ده قرن آه
محمد_عابديني
سلام جناب موسسه
يكتا بار ايران(وانت
سلام از بنده ، التماس دعا
محمد_عابديني
نجواي بزرگوار ... خيلي خوب بود ... آفرين
محمد_عابديني
سربازي در مسير عزيز ... سلام ... ممنونم
محمد_عابديني
يا علي ... تا بعد از نماز مغرب و عشاء
محمدم
مي برد از روي زمين گناه / مي شويد غبار چهره ها
محمد_عابديني
آقا محمد عزيز ... آفرين به شما
محمد_عابديني
*بيت چهارم سروده شد*: روبروي دشمنان مي ايستد / پشت او سيد علي با يک سپاه
محمد_عابديني
*بيت پنجم سروده شد*: ماه چشمانش که تابان مي شود / روزگار کفر مي گردد سياه
محمد_عابديني
*بيت ششم سروده شد*: مي دهد رونق به بازار خدا / خطّ بطلان مي کشد روي گناه
محمد_عابديني
*بيت هفتم سروده شد*: مي رود سمت گلستان بقيع / گوشه اي را مي کند با غم نگاه!
وظايف ما
آخرش بايد بياد تا که با خود آورد هر عشق و داد
سيدمحمدرضا فخري
هر چي قافيه خوب بود اشغال کرديد ديگه، به ما نرسيد... :)
محمد_عابديني
آقاي فخري دستور بفرماييد بگم يه قافيه ي مشتي و تپل بدن خدمتتون :)
سيدمحمدرضا فخري
يوسف ما گر چه از غم پير شد / عاقبت روزي برون آيد ز چاه
محمد_عابديني
درووووووووووووووووووووووووود خدا بر شما ... عالي بود ... عجب شاعري بودين و ما خبر نداشتيم! :)
محمد_عابديني
البته پير شدن با روايات نمي خونه که من خودم بايد يه جوري اسنادش رو درست کنم!!! :)))
سيدمحمدرضا فخري
مي شود گمگشتگان را راهبر / مي شود بي سر پناهان را پناه
محمد_عابديني
بسيار زيبا ... احسنت ... پناه هم قافيه خوبيه ... اصلا يادم نبود ... با اجازتون من هم ازش استفاده مي کنم :)
سيدمحمدرضا فخري
:) اگه اينجوريه من هم به قافيه هاتون رحم نمي کنم ها، گفته باشم :)
قافيه باران
آدم اينجوري فکر ميکنه شعر زورکيه:)
سيدمحمدرضا فخري
پشت جباران عالم را به خاک / آوَرَد او اندرين آوَردگاه
سيدمحمدرضا فخري
روز ظالم را کند شام سياه / شام مظلومان مضطر را پگاه
2-غزل باران
گرچه شيطان از ازل در کار بود/ هر چه رشته مي شود ناگه تباه
علي بن ابيطالب
احسنت. خيلي زيبا و پرمعنا بود.
توحيدي
احسنت
سيدمحمدرضا فخري
پُشت گردنکش به مُشتش گشته خُرد/ کوه آهن با نگاهش گشته کاه
نگهبان♫♥
http://affair.parsiblog.com/Feeds/6926957/
2-غزل باران
پيش از او گرچه همه بودند شاه / خاک پاي او شود هر پادشاه
تبسم بهار ♥
بح بح
.:راشد خدايي:.
عــــــــــالي
محمد_عابديني
هزاران لايک براي شعرسرايي استادانه جناب فخري ... کاش کاملشون کنيد و در وبلاگتون قرار بدين ... قول مي دم خودم برگزيدش کنم! :))))
محمد_عابديني
http://mabedini.parsiblog.com/Feeds/6927711/
سيدمحمدرضا فخري
ممنونم جناب عابديني، هر چي باشه به پاي ذوق و طبع شما که نميرسه. لطف داريد. ان شا الله خداوند به همه توفيق عنايت فرمايد. آمين.
مهسا خانوم
اللهم عجل لوليک الفرج / عالي بود
cactus
چون سر من باز مانده بي کلاه / بر سر من مي گذارد او کلاه ( البته اين کلاه از نوع محبت، سرپناه، دلگرمي و .... مي باشد . برداشت خوب بکنيد لطفا )
محمد_عابديني
جناب وضو با مي ... احسنت
cactus
دل به دريا ، چشم بر ره ، دل به آه .... دست بر دوش و سرم هم توي چااااااااااه
cactus
حضرت حق تا کند بر من نظر ... مي گشم از دل فقان من گاه گاه
.: ام فاطمه :.
آفرين.... بالاخره تو اين پيامگاه، لبخند با لب ما آشتي کرد! خدا حفظتون کنه
cactus
دست را بالا گرفتم نيمه شب .. تا رسد شايد به من هم لطف ماه
مجنون الحسين ع
*اين بيت جناب کاکتوس خيلي خوشم اومد..لايک جناب کاکتوس*
محمد_عابديني
ممنون خانم مامان :)
محمد_عابديني
هر دم از اين باغ بري مي رسد ... جناب کاکتوس هم که شاعر از آب در اومد! :)
محمد_عابديني
بسيار زيبا بودن ابياتتون ... احسنت
cactus
هه شاعر... چه جالب . کاش يواش مي نوشتيد شاعران ديگر نشنوند... ممکنه آمار خودکشي بره بالا
cactus
- مجنون الحسين ع - شما لطف داريد
محمد_عابديني
اختيار دارين ... خيلي خوب سرودين
cactus
از عنايات خدا بر من همين ... عابديني کرده شعرم را نگاه
cactus
قطعا نه وزن داره نه قافيه نه ارزش ادبي... ولي سوات ما هم هينقدره ديکه حاج اقا. اين بيت رو از ما قبول بفرماييد ( آيکن لپ هاي سرخ شده از خجالت )
محمد_عابديني
جناب کاکتوس ... لپ عالي متعالي :)))
محمد_عابديني
خواهش مي کنم جناب وضو با مي
cactus
دلبري کردي و خود کردي نهان ... باز هم من چون گدا و تو چو شاه
محمد_عابديني
احسنت
cactus
شعر و شعر و شعر و شعر و شعر و شعر ... شعر و شعر و شعر و شعر و شعر و ماه
cactus
من به جاي گشت ارشاد آمدم ..... تا نباشد در دلش يک لحظه آه
محمد_عابديني
:)
cactus
گشت ارشاد آبرويت برده ام.... کن حلالم چون که شعرم شد تباه .... از بس که شعرش شعر نيست ... اصلن يع وعضيه
جزتو
چرا شما نمياي فيداي من خدايي جواب بديد
محمد_عابديني
:)
محمد_عابديني
خانم جز تو ... چشم ... خدمت مي رسم
جزتو
يعني چي
محمد_عابديني
يعني: چشم ... خدمت مي رسم :)
جزتو
چشم الکي فايده نداره حاج آقا ما هممون عادت کرديم به .....خدا رو در نظر بگيريم کسي رو ...........
محمد_عابديني
براتون پيام خصوصي فرستادم و نکات مهمي رو درباره ي شرايط موفقيت در پيامرسان بيان کردم
در انتظار آفتاب
خوشا بحال شما که شاعري بلديد...
.: ام فاطمه :.
چقدر اين فيد قشنگ بود. با پيامهاي ادامهاش واقعا کار قشنگي بود :) هر دفعه ميبينم روحم شاد ميشه