پيام
+
زود قضاوت نکنيم ............ مرد مسني به همراه پسر 25 ساله اش در قطار نشسته بود. در حالي که مسافران در صندليهاي خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر که کنار پنجره شسته بود پر از شور و هيجان شد ...
هلوع♥
90/7/8

محمد_عابديني
دستش را از پنجره بيرون برد و در حالي که هواي در حال حرکت را با لذت لمس مي کرد فرياد زد: پدر نگاه کن! درختهاحرکت مي کنند. مرد مسن با لبخندي هيجان پسرش را تحسين کرد. کنار مرد جوان، زوج جواني نشسته بودند که حرفهاي پدر و پسر را مي شنيدند و از حرکات پسر جوان که مانند يک بچه 5 ساله رفتار مي کرد، متعجب شده بودند ...
محمد_عابديني
ناگهان پسر دوباره فرياد زد: پدر نگاه کن! درياچه، حيوانات و ابرها با قطار حرکت مي کنند! زوج جوان پسر را با دلسوزي نگاه مي کردند. باران شروع شد. چند قطره روي دست مرد جوان چکيد. او با لذت آن را لمس کرد و چشمهايش را بست و دوباره فرياد زد: پدر نگاه کن! باران مي بارد، آب روي من چکيد ...
محمد_عابديني
زوج جوان ديگر طاق نياوردند و از مرد مسن پرسيدند: چرا شما براي مداواي پسرتان به پزشک مراجعه نمي کنيد؟ مرد مسن گفت: اتفاقا ما همين الان از بيمارستان بر مي گرديم ... امروز پسر من براي اولين بار در زندگي مي تواند ببيند!
همسايه خورشيد
مثل هميشه زيبا و تاثير گذار بود ..پاينده باشي اخوي
رميصا
واقعا زيبا بود
جوجولي
خيلي قشنگ بوووووووووووود
داود نوروزي
سلام آقاي عابديني عزيز .. ان شاء الله خداوند چشم ما را نسبت به حقايق بينا کند ...
محمد_عابديني
آقا الياس ، خانم رميصا و ... ممنونم
محمد_عابديني
آقا داود ... عليک سلام ... ان شاء الله
...حامل نور ...
فوق العاده زيباست
محمد_عابديني
فوق العاده ممنونم :)
...حامل نور ...
:)
محمد_عابديني
:))
نيكو
چسبيد
محمد_عابديني
نوش جان :)
هلوع♥
:)
كيوان گيتي نژاد و
خدا حفظت كند اخوي بافضيلت اين جمع
محمد_عابديني
جناب گيتي نژاد ... ممنونم ... نظر لطف شماست
تفكر ديني
زيبا بود ممنون
محمد_عابديني
لطف دارين
محمد_عابديني
ممنون ... ان شاء الله
ميراب عطش
هر که را اسرار حق آموختند ... مهر کردند و دهانش دوختند ...