پيام

محمد_عابديني
90/3/1

+ من بر کنار گشته ام از مسند حيات / با چاي تلخ و شايعه ي شاخه ي نبات / انگار پاي ثانيه ها را شکسته اند / اين آخرين پلان قصه ي عمر من است ، کات !

ملكوت كلمات 90/3/15

احسنت . معرفي ميکنم حاج محمد آقا شاعر نقاش نويسنده کارگردان منشي صحنه مونيتور تروکاژ عوامل صحنه طراح صحنه و لباس جلوه هاي ويژه ميداني و ديجيتال و........ سرمربي در حد تيم ملي

اوه چايي:-)

اينايي كه پايه چايي هستن همه لايت زدن :))) معلومه حسابي دلتون چاي مي خواد

اتفاقا كارگردان خانمشونه وايشون از عوامل اجرايي هستن

:)))))))))))

نه بابا اينا همه واسه مرد هزار هنر پيامرسان لايک زدن

خانم قاصدك اتفاقامن اهل چايي خوردن نيستم اما الان يه هو دلم چايي خواست و اين چايي ذوعينين شد

خانم جهادي ولي اين قوري اينقد سنت چاي خوردن رو به رخ ميکشه که حتي مني که ماهي يک چاي هم نميخورم ناخواسته احساس کردم واجب شده حاج محمد آقا رو به خرج بندازم

من چايي رو به خاطر رنگش مي خورم والا بيزارم از قندش اما رنگ اين چاي و دوست ندارم جناب محمد آقا معلومه چاي دم كردن بلد نيستين ها دييييي

بهترين ها ... مرد هزار هنر پيامرسان!!!! ... بي خيال بابا !!! :))))

ببهترين ها و قاصدک ... دو تا چايي که هست ... بفرماييد ديگه ... نفري يکي مي رسه که :)

خيلي ممنون جناب محمد هر چه از دوست رسد نيكوست

اين چايي ديگه ذوعينين شده دو تا چايي ديگه بايد بريزين

خانم جهادي اين ذوعينين که مي گين يعني چي؟

اين كلمه ،رمز شب طلبه هاست:دي

خوب جناب حاج محمد آقا که چند روزه فيد چاي ميزارن اما اين چاي يک جورايي مشکوک ميزنه مثل قهوه تلخ قجري ميماند بنده که قيدش را زدم چرا که قصد ندارم در دويست سال گذشته با کله خرابان قاجار سر و کله بزنم ديگر خودتان ميدانيد خانمجهادي و خانم قاصدک

من كه چايم رو مي خورم واسم فرقي نداره چاي با فلسفه يا بدون فلسفه :)