• وبلاگ : سيب خيال
  • يادداشت : پس کي طلوع مي کني از پشت ابر ها ؟
  • نظرات : 6 خصوصي ، 33 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    صدها عليک مانده به راه سلامها...ياد نوشته خودم افتادم...(پس کي اين سامها نو پياله ي عليک تو انعکاس پيدا ميکنه!)... خدا کنه يه روز صاحب اين سلامها بياد...دلم گرد غربت گرفته:(
    پاسخ

    سلام ... جمله ي زيبايي بود ... خدا شما رو و ما رو از سربازان حقيقي امام عصر عج قرار بده ..... دلم گرفته مهديا / بيا و باز کنم دلم ...
    + هاتف 
    سلام،
    ابيات زيبا ودلنشيني بود،وقتي طرف ميخونه انگاردقيقا خودش داره اززبون خودش ميگه!!!..
    بالاخره تموم شد شعرشما وحقيقتا يه استعداد سنجي هم شد درزمينه شعرو شاعري!:)
    فقط کاش سبک تايپ متن هم تغييرميکرد،اينطوريه خرده...!البته سليقه نويسنده ست وجسارت نباشه نظرما،هرطورصلاح ميدونيدعمل کنيد،
    موفق باشيد
    التماس دعا
    ياعلي
    پاسخ

    عليک سلام ... ممنون از نظر لطف شما و انتقاد بجاتون ... در زمينه ي استعداد سنجي هم درست مي فرماييد ... خيلي از شعرا رو شدن! :) ... محتاج دعا ... يا علي
    س ل ا م ...
    خيلي زيبا بود...
    ما رو دعا کنيد لطفا...
    :(:(:(:(:(
    ياعلي مدد
    پاسخ

    عليک س ل ا م ... ممنونم ... محتاجيم به دعا ... يا علي
     <      1   2   3