• وبلاگ : سيب خيال
  • يادداشت : مجاهد کوچک من
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام عليکم پدر بيرون مجاهد کوچکت .
    جالب بود !
    خصوصا از اونجاش که گرفتن اسباب بازي و عروسکا رو !
    حالا چي دادن !؟ يا آويزون کردن و يا بند کردن !؟ بمونه و نذاشتن کوچترا بازي خودشونو بکنن !
    کيا !؟ خب حاجت به بيان نداره ! عيانه ! رهبري کوچک ، قد خونه !
    ما شنيده بوديم که اين پدرا و (غايبا) و بعدشم تو :"خانه ي دوم" معلما هستن که بچه ها رو رهبري ! مي کنن ! ولي تصويرشو نديده بوديم که بذارن و تازه برگزيده هم بشه !
    اينا رو ولش !
    اينا که گفتي ، شعر بود !؟ يا نوش بود !؟
    آخه من با نوشم زياد سر وکار ندارم ، فقط و فقط محض شما ، خودت ، خوندمو حيفم نيومد که نگم ، به خودت ! برادر عزيز و گراميم .
    پاسخ

    سلام. خوش اومدين
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ چهارشنبه 96 آذر 29 نوشته شما با عنوان مجاهد کوچک من برگزيده شده و در جايگاه پيوندها در مجله پارسي نامه قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب هايدي و دبير سرويس آن در انتظارِ آفتاب بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام. ممنون. خدا قوت